معاملهگران را میتوان بر اساس استراتژیهایی که استفاده میکنند به دو دسته معاملهگران پرایس اکشن و معاملهگران مبتنی بر اندیکاتور تقسیم کرد. افرادی که تازه وارد بازار شده اند ممکن است بین این دوراهی گیر کنند که کدام رویکرد برای سفر معامله گری آنها مناسب تر است؟ پرایس اکشن یا اندیکاتور؟
برای اینکه بفهمیم کدام یک از روش های زیر برای شما به عنوان یک معامله گر مناسب است، باید نگاهی به معنا، مزایا و معایب هر یک از این رویکردها بیندازیم. در این مقاله، مفهوم معاملات پرایس اکشن در مقابل معاملات مبتنی بر اندیکاتور را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم تا به شما کمک میکنیم تا بفهمید کدام رویکرد معاملاتی برای شما مناسبتر است.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
پرایس اکشن نوعی رویکرد معاملاتی است که از قیمت یک اوراق بهادار خاص برای تعیین روند آتی آن استفاده می کند. این رویکرد شامل تحلیل حرکت گذشته در قیمت یک اوراق بهادار خاص برای شناسایی حرکت بالقوه ای است که می تواند در آینده ایجاد کند. معاملات پرایس اکشن معامله بدون اندیکاتور است. این یک سبک معاملاتی تکنیکال است که در آن معاملهگران نمودارها را تجزیه و تحلیل نموده و با استفاده از نوسان قیمت معامله گری می کنند. ابزارهایی که معاملهگران پرایس اکشن اغلب از آنها استفاده میکنند عبارتند از خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای کندل استیک و الگوهای پرایس اکشن!
بیشتر بخوانید : آموزش پرایس اکشن ال بروکس
ابزارهای معاملات پرایس اکشن
از آنجایی که معاملات پرایس اکشن جنبه های فاندامنتال را در نظر نمی گیرد و بیشتر بر حرکت قیمت اخیر و گذشته تمرکز دارد، به ابزارهای تحلیل تکنیکال متکی است. ابزارهای زیر توسط معامله گران برای تجارت استفاده می شود:
- شکست یا بریک اوت (Breakout)
بریک اوت به قیمت یک اوراق بهادار اشاره دارد که فراتر از سطوح قیمتی (یا محدوده) معینی است که برای یک دوره زمانی معین معامله می شده است. شکست ها می توانند از الگوهای مختلفی از جمله مثلث (triangles)، محدوده (ranges)، سر و شانه (head & shoulders)، الگوهای پرچم (flag patterns) و غیره… ناشی شوند.
- شمعدانی یا کندل استیک (Candlesticks)
کندل استیک یک نمایش گرافیکی بر روی نمودار است که قیمت افتتاح، بالا، پایین و قیمت بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک دوره زمانی خاص نشان می دهد. کندل استیک ها را می توان به کندل های صعودی و نزولی تقسیم کرد.
- روندها یا ترند (Trends)
اوراق بهادار گاهی اوقات ممکن است به طور مداوم در طول روز افزایش یا کاهش یابد. زمانی که قیمت افزایش می یابد از آن به عنوان یک روند صعودی و زمانی که قیمت کاهش می یابد از آن به عنوان یک روند “نزولی” یاد می شود. معامله گران می توانند معاملات را بر اساس این روندها در بازار تنظیم کنند.
- حمایت و مقاومت (Support And Resistance)
سطوح حمایت و مقاومت نقاطی از نمودار هستند که در آنها قیمت در گذشته معکوس شده است. اگر بازار نزدیک به اوج زون معامله شود، معامله در مقاومت نامیده می شود و اگر قیمت در نزدیکی یا پایین ترین سطح زون معامله شود، سطح حمایت گفته می شود. معامله گران این سطوح را شناسایی می کنند تا فرصت معاملاتی خوبی در آینده پیدا کنند.
مزایای معاملات پرایس اکشن
- معاملات پرایس اکشن در مقایسه با استفاده از اندیکاتورها بسیار ساده هستند و زمان بر نمی باشند، زیرا اندیکاتورهای متعددی وجود دارند که میتوانند سیگنالهای متناقضی را نشان دهند.
- معامله گران به راحتی می توانند نقاط ورود، نقاط خروج، ریسک ها و اهداف را شناسایی کنند و بر اساس آن معامله گران معاملات خود را انجام دهند.
معایب معاملات پرایس اکشن
- از آنجایی که پرایس اکشن بر اساس تحلیل خود شخص است، معاملهگران مختلف میتوانند چشماندازهای متفاوتی برای یک نمودار داشته باشند. ممکن است به دلیل وجود این معیارها گرفتن یک تصمیم ثابت برای یک معامله گر مبتدی بسیار دشوار باشد.
- از آنجایی که پرایس اکشن توسط معامله گران به تنهایی انجام می شود، ممکن است این احتمال وجود داشته باشد که معامله گران نسبت به امنیت خاصی تعصب داشته باشند که آنها را از تصمیم گیری منطقی معاملات باز دارد.
معاملات مبتنی بر اندیکاتور (Indicator-Based Trading)
اندیکاتورها برنامه های کامپیوتری هستند که از خطوط یا رنگ های مختلف برای نمایش پرایس اکشن های گذشته استفاده می کنند، حرکت قیمت معینی را بر اساس مجموعه ای از محاسبات در بازار محاسبه می کنند و ارقام محاسبه شده قیمت را در نمودار نشان می دهند. هر سیستمی که صرفاً به استفاده از اندیکاتورها برای تصمیم گیری معاملاتی وابسته باشد، به عنوان یک سیستم معاملاتی مبتنی بر شاخص اندیکاتور نامیده می شود.
معاملات مبتنی بر اندیکاتور یک رویکرد معاملاتی است که برای تجزیه و تحلیل قیمت و ارائه سیگنالهای معاملاتی به شاخصها متکی است. اندیکاتورهای متعددی وجود دارند که بر اساس معیارهای ریاضی خاصی ساخته شده اند که سیگنال هایی برای اجرای دستورات ارائه می دهند. این رویکرد برای افرادی که به تازگی فرایند معاملاگری خود را آغاز کرده اند مناسب است. معاملات مبتنی بر اندیکاتور یک سبک معاملاتی تحلیل تکنیکال است که برای تجزیه و تحلیل یک جفت ارز و تولید سیگنال های تجاری بر شاخص ها متکی است.
مهم ترین اندیکاتورها
یک اندیکاتور از فرمول های ریاضی، نمودارها، داده های قیمت و نمودارها برای ایجاد یک سیگنال بصری برای یک روند در بازار استفاده می کند. در اینجا برخی از اندیکاتورهای رایج مورد استفاده در میان معامله گران به منظور تجزیه و تحلیل روند یک اوراق بهادار آورده شده اند:
- میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک (MA) یکی از شاخص های تکنیکال رایج در بازارهای مالی است. شاخصی است که میانگین ارزش یک سهام را در یک دوره زمانی نشان می دهد که در امتداد قیمت پایانی رسم می شود. میانگین های متحرک به طور متوسط 10 روز، 20 روز، 50 روز، 200 روز و غیره ترسیم می شوند. این میانگینهای متحرک را میتوان به انواع مختلفی دستهبندی کرد که عبارتند از میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA)!
- باند بولینگر (Bollinger Band)
باند بولینگر یک اندیکاتور تکنیکال است که توسط مجموعهای از خطوط روند نشان داده میشود که شامل دو انحراف استاندارد است که از میانگین متحرک ساده قیمت اوراق بهادار ترسیم می شود. باند بولینگر برای تعیین اینکه آیا اوراق بهادار بیش از حد خرید شده یا بیش از حد فروش شده اند، استفاده می شود. هنگامی که اوراق بهادار به طور مداوم با باند بالایی تماس پیدا می کند، نشان دهنده خرید بیش از حد آن است و هنگامی که با باند پایینی تماس می گیرد، نشان دهنده فروش بیش از حد آن است.
- شاخص قدرت نسبی Relative Strength Index (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) اندیکاتوری است که نشان می دهد که ارزش سهام کمتر یا بیشتر تخمین زده شده است. این اندیکاتور در محدوده 0 تا 100 حرکت می کند. زمانی که RSI به زیر ارزش 30 می رود، سهام فروش بیش از حد در نظر گرفته می شود و زمانی که RSI بالاتر از ارزش 70 حرکت می کند، خرید بیش از حد در نظر گرفته می شود.
مزایای معاملات مبتنی بر اندیکاتور
از آنجایی که امندیکاتورها مبتنی بر محاسبات و برنامه ریزی ریاضی هستند، کمتر مستعد خطاهای انسانی می باشند. همچنین به دلیل خروجی خودکار آن، هر معاملهگری نتایج یکسانی را مشاهده خواهد کرد. ممکن است برای معاملهگران تازه کار تفسیر نمودارها به تنهایی کار دشوار باشد، اما این اندیکاتورها میتوانند به آنها کمک کنند تا متوجه تغییرات کوچک شوند و خود آنها را شناسایی کنند.
معایب معاملات مبتنی بر اندیکاتور
معاملات مبتنی بر اندیکاتور بر اساس قواعد ریاضی و آماری هستند و گاهی اوقات تصویر فاندامنتال داستان متفاوتی از بازار را به تصویر میکشد و نشانههای این شاخصها میتواند گمراهکننده باشد. اندیکاتورهای تکنیکال هیچ اطلاعات اضافی نسبت به آنچه قبلاً در نمودارها و کندل ها نشان داده شده است، ارائه نمی دهند. بنابراین، ممکن است برای معامله گران حرفه ای چندان مفید نباشد.
تفاوت بین پرایس اکشن و معاملات مبتنی بر اندیکاتور
یادگیری معاملات مبتنی بر اندیکاتور برای معامله گران مبتدی فارکس آسان تر و سریعتر از معاملات پرایس اکشن است. توجه داشته باشید که آسانتر و سریعتر الزاما به معنای سودآورتر نیستند. اندیکاتورها به طور خودکار روی نمودار ترسیم می شوند اما الگوهای پرایس اکشن توسط خود معامله گر ترسیم می گردند.
از آنجا که اندیکاتورها به طور خودکار روی نمودار ترسیم می شوند، سیگنال های آنها اغلب عینی هستند. آنها معانی خاص خود را دارند که مشمول برداشت های شخصی معامله گر نمی شود و از آنجایی که الگوهای پرایس اکشن توسط معامله گر ترسیم می شودن، سیگنال هایی که ایجاد می شوند به تفسیر معامله گر از آنچه ترسیم کرده است بستگی دارند.
اندیکاتورها اغلب بر اساس قیمت های خاص مانند قیمت های افتتاح و پایان دوره های خاص محاسبه می شوند. برای مثال، میانگینهای متحرک از قیمتهای باز و بسته شدن یک دوره عددی معین برای ترسیم خطوط آن استفاده میکنند. اگرچه ابزارهای پرایس اکشن نیز گاهی این کار را انجام می دهند، اما اغلب بیشتر بر الگوهای بصری آشکار تکیه دارند.
شباهتهای معاملاتی مبتنی بر اندیکاتور و معاملات پرایس اکشن
با وجود این همه تفاوت بین معاملات پرایس اکشن و معاملات مبتنی بر اندیکاتور، تعجب آور است که آیا می تواند شباهت هایی بین این دو سبک معامله گری نیز وجود داشته باشد؟! اما شباهتهای بین این دو سیستم معاملاتی وجود دارند که عبارتند از:
- هر دو سیستم معاملاتی از نمودارهای قیمت برای تصمیم گیری معاملات خود استفاده می کنند. یعنی هر دو منبع مشترکی دارند که از آن اطلاعات استخراج می کنند.
- هر دو سیستم معاملاتی از قیمت بازار برای تعیین جهت یا روند کلی بازار استفاده می کنند.
کدامیک بهتر اند، پرایس اکشن یا اندیکاتور؟
انتخاب یک رویکرد معاملاتی تکنیکال خوب و مناسب بین معاملات پرایس اکشن و معاملات مبتنی بر اندیکاتور به ترجیحات معامله گر بستگی دارد. هر رویکردی فقط می تواند به همان خوبی باشد که معامله گر از آن استفاده می کند. یک معامله گر مبتنی بر اندیکاتور ممکن است به طور مداوم معاملات سودآوری را بر اساس تنها یک اندیکاتور انجام دهد، در حالی که معامله گر دیگری تا 5 اندیکاتور را در نمودار خود انباشته می کند و همچنان ضررهای ثابتی را متحمل می شود. به طور مشابه، دو معامله گر پرایس اکشن ممکن است پرایس اکشن یکسان را متفاوت تفسیر کنند و هر کدام از نظر سود یا زیان در نقطه مقابل هم قرار داشته باشند.
کدامیک را استفاده کنیم، پرایس اکشن یا اندیکاتور؟
ممکن است این سوال برای بسیاری از معامله گران پیش بیاید که از کدام یک از دو رویکرد معاملاتی تکنیکال در بازار فارکس استفاده کنم؟ توصیه ما به شما این است که از هر دو استفاده کنید. از نقاط قوت یکی برای تکمیل نقاط ضعف دیگری استفاده نمایید. ممکن است معامله گر به عینی بودن اندیکاتورها تکیه کند تا قضاوت خود را بر اساس تحلیل پرایس اکشن شکل دهد.
راه دیگر برای استفاده از هر دو این است که به سادگی از یکی برای تأیید دیگری استفاده کنید. وقتی هر دو سیگنال فروش را می دهند، فروش انجام دهید. و هنگامی که هر دو سیگنال خرید می دهند، برای خرید جفت ارز اقدام کنید. در غیر این صورت، از معامله گری دور می شوید. هرچه با هر دو رویکرد تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید، در توسعه استراتژی ها برای اجرای آنها بهتر عمل خواهید کرد. با این حال، اگر متوجه شدید که با هیچ کدام از این رویکردها راحت نیستید، به رویکرد معاملاتی که با آن راحتتر هستید بپردازید.
نتیجه گیری
در نتیجه، بحث بین پرایس اکشن و اندیکاتور در بازار فارکس بحثی است که بر ماهیت فلسفه معامله گری تاکید می کند. پرایس اکشن بر تجزیه و تحلیل حرکات قیمت خام، تمرکز بر الگوها، روندها و احساسات بازار که مستقیماً از نمودار قیمت مشتق شده است، تأکید می کند. از درک عمیق پویایی بازار و روانشناسی حمایت می کند و معامله گران را قادر می سازد تا تصمیمات آگاهانه و بدون درهم ریختگی اندیکاتورهای خارجی بگیرند.
از سوی دیگر اندیکاتورها یک رویکرد ساختاریافته ارائه میدهند و به معاملهگران دادهها و سیگنالهای قابل سنجش را بر اساس فرمولهای ریاضی اعمال شده بر دادههای قیمت تاریخی ارائه میدهند. در حالی که هر دو رویکرد مزایا و معایب خود را دارند، در نهایت، تجارت موفق اغلب شامل ترکیبی از این دو است که متناسب با ترجیحات فردی و سبک های معاملاتی معامله گر است. ایجاد تعادل مناسب بین پرایس اکشن و اندیکاتورها می تواند توانایی معامله گر را برای پیمایش پیچیدگی های بازار فارکس و دستیابی به سودآوری ثابت افزایش دهد.