در این قسمت به مکانیک بازار فارکس Market Mechanics می پردازیم. از مارکت استراکچر به عنوان یک روش ماشینی برای جریان سفارش های بزرگ در بازار استفاده می کنیم.
نبض بازار فارکس
اول | 💪 شرکت های بزرگ |
دوم | 📆 بستر معاملاتی |
سوم | 👔 واسطه ها |
چهارم | 💛 احساسات تریدر ها |
این مقاله درس 36 از دوره اسمارت ایتسکا (پرایس اشکن پیشرفته) می باشد. در بخش قبلی به تحلیل تکنیکال مخصوصا مارکت استراکچر پرداختیم. و از این درس به بعد فرض را بر این گذاشته ایم که شما بر مبحث مارکت استراکچر ار کاملا مسلط هستید. جهت مطالعه کامل درس های دوره به صورت رایگان می توانید از لینک زیر استفاده کنید.
مکانیک بازار فارکس چیست؟ Market Mechanics
در این قسمت در واقع به این موضوع خواهیم پرداخت که در پشت پرده سفارش ها در بازار چه عواملی وجود دارند و چه تاثیری بر جریان اوردر ها دارند. سفارش گذاری ها در نهایت باعث ایجاد مارکت استراکچر در بازار می شوند.
تحلیل تکنیکال روشی است که برای پیدا کردن فرصت های ترید از آن استفاده می کنیم. در تحلیل تکنیکال پرایس اکشن و حجم معاملات که نبردی میان خریداران و فروشندگان می باشد را بررسی می کنیم.
نتیجه این نبرد به عنوان چارتی میان تریدر ها استفاده می شود.
نبض بازار فارکس از چه مواردی تشکیل شده است؟ The Collective Market Mind
- شرکت های بزرگ (commercials)
- بستر معاملاتی (Dealing Desks)
- واسطه ها speculators
- احساسات تریدر ها human emotion
در بازار فارکس شرکت های بزرگی وجود دارند که سفارش های بزرگی در بازار قرار می دهند. برای مثال فرض کنید یک شرکت ژاپنی می خواهد میزان زیادی چوب از کانادا بخرد. پس برای تجارتش باید در ازای ین خود دلار کانادایی تهیه کند.
برای خرید این حجم بزرگ از دلار کانادایی باید سراغ بانک های بزرگ رفت. بانک ها و موسسات بزرگ این خرید های بزرگ را انجام می دهند.
پس این گونه موارد یکی از دلایل اصلی قرار دادن اوردر های بزرگ در بازار هستند.
علاوه بر این شرکت های بزرگ تریدر هایی نیز در بازار هستن که فقط به قصد سود بردن از تغغیرات قیمتی جفت ارز ها سفارش گذاری می کنند. این عمل نیز توسط موسسات بزرگ و نیز تریدر های کوچک (مثل خودمان) انجام می شود.
البته در بازار فارکس فقط این موارد بیان شده وجود ندارند و افراد و موسسات با اهداف دیگر نیز در بازار حضور داشته و تشکیل دهنده نبض بازار و چارت ها ئ پرایس اکشن هستند.
حال تمامی این موارد تحت تاثیر احساسات انسانی قرار دارند. تمامی این رفتار ها و مشارکت افراد مختلف در بازار باعث می شود جریانی از سفارش ها در بازار ایجاد شوند.
تعامل میان خریداران و فروشندگان در جریان سفارش گذاری پرایس اکشنی که در نمودار های قیمتی می بینیم را ایجاد می کنند. پرایس اکشن نیز خود باعث ایجاد الگو های قیمتی در نمودار می شوند.
این الگو ها در طول زمان به تعداد زیادی تکرار می شوند. و می توان از آن برای پیش بینی با احتمال موفقیت بالای حرکت قیمت در آینده استفاده کرد.
مکانیک بازار (نرخ تبادل ارز ها در فارکس)
نرخ تبادل ارز ها در فارکس در نتیجه میزان عرضه و تقاضا در بازار کم و زیاد می شود. روزانه تریدر ها و سرمایه گذارانی که شامل افراد حقیقی و موسسات می شوند مشغول خرید و فروش ارز ها هستند. نقطه مشترک این خریداران و فروشندگان قیمت می باشد. و یک ترید و سفارش زمانی اجرا می شود که هم خریدار و هم فروشنده بر روی یک قیمت توافق کنند.
زمانی که تقاضا از سوی خریداران برای یک جفت ارز بالا رود ، قیمت آن جفت ارز نیز به تبع آن بالا خواهد رفت. فروشندگان جفت ارز نیز با عرضه خود فشاری رو به پایین وارد می کنند.
در این میان مارکت نیز در نقش یک حراجی و یا محل کسب به خریداران و فروشندگان خدمات می دهد.
مثالی از تقاضا در مکانیک بازار
طرفی خریداران و فروشندگان در تلاشند تا معامله خود را با بهترین قیمت انجام دهند.
برای درک بهتر مثالی برایتان آورده ایم.
در شکل زیر خط افقی بیانگر یک کالا که در فارکس کالای مورد نظرمان همان جفت ارز بوده و خط عمودی نیز قیمت می باشد.
فرض کنید کالایی به تازگی و با قیمت بالایی عرضه شده است. (یعنی همان قیمت P1)
در این حالت چون قیمت بالاست طبیعتا تقاضا برای کالای مورد نظر نیز پایین است. (با استثنا ها که مثلا کالای لوکس بوده و … کاری نداریم!) یعنی در قسمت p1 و Q1 قرار داریم.
خط آبی رنگ نشان دهنده تقاضا برای کالای مورد نظر ماست. از طرفی هر چه قیمت کالای مورد نظر پایین تر می آید ، تقاضا برای آن محصول بالاتر می رود (به قسمت P2 و Q2 در بازار می رسیم.) و افراد بیشتری تمایل دارند کالای مورد نظر را در قیمت پایین تر بخرند.
مثالی از عرضه در مکانیک بازار
ادامه مثال بالا عرضه در مکانیک بازار می باشد. در شکل زیر خط آبی رنگ بیان گر میزان عرضه محصول در بازار می باشد. زمانی که خط در پایین ترین سطح خود قرار دارد یعنی p1 ، تعداد کاله های عرضه شده از محصول نیز در حد پایین Q1 قرار دارند.
و زمانی که قیمت محصول بالا رفته است عرضه آن نیز افزایش پیدا کرده است. یعنی در نقطه p2 و q2 عرضه کنندگان کالا انگیزه بیشتری پیدا کرده اند تا عرضه بیشتری از کالای مورد نظر داشته و کالای خود را بفروشند.
و به این صورت در ازای عرضه محصول خود (ارز) پول بیشتری دریافت می کنند.
پس هر چه قیمت یک محصول بالا تر روند ، عرضه آن نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
مارکت مجموعه ای از خریداران و فروشندگان می باشد که در حال خرید و فروش هستند. و هر دو گروه هم زمان در بازار حضور دارند.
در ادامه دو خط عرضه و تقاضا در بازار را با هم در نمودار قرار می دهیم. قیمت بازار و قمیتی که خریدار و فروشنده بر سر آن به توافق رسیده اند ، همان نقطه تلاقی دو خط عرضه و تقاضا در بازار هستند. (یعنی نقطه ای که p1 و Q1 در شکل زیر به هم رسیه اند.)
این نقطه همان قیمت منصفانه در بازار و یا نقطه FVG(Fair Value Gap) می باشد.
اگر تقاضای بالایی در بازار باشد ، تا کالا در قیمت مورد نظر به فروش رسیده و فروشنده ای در آن قیمت در بازار نداشته باشیم ، یعنی برای کالای مورد نظر در آن قیمت خریدار باشد ولی فروشنده ای وجود نداشته باشد ، قیمت محصول مورد نظر بالا خواهد رفت. (تقاضا از Q1 به Q2 و قیمت نیز از P1 به P2 خواهد رسید!)
فروشنده ها چون می دانند با افزایش قیمت باز هم خریدار برای محصولشان وجود دارد ، قیمت را بالا می برند. زیرا تقاضا برای کالای مورد نظر به حدی بالاست که حاضرند پول بیشتری برایش بپردازند.
بازار برای رسیدن به یک قیمت تعادلی میان خریدار و فروشنده پیپ به پیپ بالا و یا پایین خواهد رفت. هر چه بازار لیکوئید تر باشد ، قیمت راحت تر و پیوسته تر بالا و پایین خواهد رفت.
اما زمانی که یک عدن تعادل بزرگ میان عرضه و تقاضا در بازار وجود داشته باشد ، در این حالت یک تفاوت عمده در سطح قیمتی وجود خواهد داشت.
در شرایط ایده آل بازار طبیعی داریم و بازار کاملا ایده آل بالا و پایین می شود. و خریدران و فروشندگان بر روی قیمت خودشان توافق دارند. این نکته را نیز باید در نظر داشته باشید که قیمت در بازار های مالی توسط موسسات و بانک های بزرگ دستکاری می شوند. (همان مثال تجارت که یک کشور اقدام به واردات کالای خاصی می کند و مجبور است ارز کشور مورد نظر را خریداری کند.) این نوع تقاضا ها تاثیر بسیار زیادی بر قیمت ها در بازار های مالی دارند.
این موسسات نمی توانند این عدم تعادل بزرگ در عرضه و تقاضا را که خودشان ایجاد کرده اند ، پنهان کنند. هنگام ورود حجم بزرگی از این نوع اودر ها به بازار ، همه تایم فریم ها الگو های تقریبا مشابهی از خود نشان می دهند.
استفاده از تایم فریم های مختلف به صورت یکجا تصویر کلی و روشن از بازار به شما خواهد داد. این تصویر به شما نشان می دهد که پول بزرگی در حال ورود به بازار و یا خروج از آن است. ما نیز با مشاهده این ورود و خروج ها خواهیم توانست ورود و خروج خودمان به بازار را زمان بندی کنیم.
جریان اودر گذاری در بازار فارکس
جریان اودر گذاری در بازار فارکس همان تعامل بین سفارشات معقول و تهاجمی در بازار می باشد (Passive & Aggressive). در حالت کلی می توان گفت جریان او در گذاری در بازار فارکس همان تعامل میان خریدارن و فروشندگان می باشد.
اوردر Passive چیست؟
اوردر Passive اوردری است که در آن قیمت در سطح متفاوتی از قیمت پیشنهاد شده و یا خواسته شده کنونی قرار گرفته است. این نوع سفارشات همان اودر های استاپ و یا لیمیت در بازار هستند.
یعنی سفارشی در بازار قرار داده ایم که با بالا و یا پایین رفتن قیمت در بازار سفارش ما اجرا خواهد شد.
اوردر Aggressive چیست؟
اوردر Aggressive اوردری است که بلافاصله با سفارش گذاری تریدر معامله انجام شود. یعنی بلافاصله در قیمت فعلی بازار دست به خرید و یا فروش می زنیم. یعنی همان Market Order هنگام سفارش گذاری در فارکس.
این سفارش زمانی کاربرد دارد که بخواهید بلافاصله یک جفت ارز را خریده و یا بفروشید. اگر به بازار سهام و یا فیوچرز دقت کنید ، لیستی از سفارشات را خواهید دید که منتظرت بازار به قیمت مورد آنها برسد تا سفارش آنها اجرا شود.
در این جدول حتی می توانید حجم عرضه و تقاضا در بازار را به صورت مجزا مشاهده کنید. معمولا در سمت چپ حجم عرضه و در سمت راست نیز حجم تقاضا قابل مشاهده است.
به لیست سمت راست بازار ASK (تقاضا) و به لیست سمت چپ بازار BID (تقاضا) گفته می شود.
قیمت وسط که با رنگ آبی رنگ نشان دهده شده است ، و فعلا عدد 1.1530 را نشان می دهد. یعنی اگر می خواهید بخرید باید از قیمت ها و فروشندگان سمت چپ بخرید و اگر می خواهید بفروشید با به خریداران سمت راست لیست بفروشید.
زمانی که به بروکر خود مراجعه می کنید ، بهترین قیمت پیشنهادی را خواهید دید. و تفاوت میان Ask و Bid همان اسپرد قیمت خواهد بود. برای مثال در شکل بالا 1.530 منهای 1.529 یک پیپ خواهد بود.
پس اگر در همان قیمت پیشنهادی بروکر سفارش خود را اجرا کنید 1 پیپ هزینه اسپرد پرداخت خواهید کرد.
مثال دیگری برایتان آورده ایم.
فرض کنید یک شرکت امریکایی می خواهد از یک شرکت اروپایی فناوری تهیه کند. برای این منظور باید یورو خریده و در ازای آن دلار بفروشد. فرض کنید شرکت نیاز دارد تا 20 لات یورو بخرد. اگر بخواهد این سفارش بزرگ را یک باره وارد بازار کند ، ممکن است با کاهش نقدینگی در بازار مواجه شود. و یک باره قیمت یورو در بازار بالا رفته و نتواند هماه این 20 لات را با قیمت مناسبی بخرد. (شاهد اسلیپیج در بازار باشیم.)
پس سفارش خود را به قسمت های کوچک تر تقسیم کرده و سفارش های خود را به جای Market Order ، به صورت Limit و یا Stop در بازار به حالت انتظار قرار می دهد.
در این حالت برای مثال تا حجم 10 هزار خرید ما انجام می شود ولی از 10 لات به بعد شاهد افزایش تقاضای شدیدی در بازار خواهیم بود. پس برای پر کردن تفاوت قیمت بین عرضه و تقاضا قیمت بالا خواهد رفت. از طرفی بانک قیمت را با همان قیمت پایین قبلی به صورت BUY Limit قرار می دهد. تا قیمت پایین آمده و سفارش انجام شود.
در این صورت می توانید با تشخیص این حجم بالای سفارشات در این بازار موج سواری کرده و سود کنید. زیرا در این گونه موارد به دلیل تقاضای زیادقیمت بالا خواهد رفت و روند بازار صعودی خواهد شد.
زیرا در این حالت بازار OTC (Over The Counter) می باشد. یعنی بازار در خارج از فضای عادی ترید می شود. پس بازار فارکس بازاری غیرمتمرکز بوده و عوامل زیادی بر حرکت قیمت ها تاثیر دارند.
تحلیل و مطالعه این جدول های سفارشات و … مشکل می باشد. به این دلیل برای تحلیل جفت ارز های فارکس از نمودار های قیمتی و کندل خوانی استفاده می کنیم.
یعنی ما از ستون وسطی جدول بالا استفاده کرده و جابجایی قیمت ها را در کندل ها بررسی می کنیم. تحلیل مولتی تایم فریم در این قسمت برایمان بسیار کاربردی خواهد بود.
برای مثال زمانی که در کندل ها شاهد یک کندل صعودی با بدنه بزرگ بودیم ، یعنی یک تفاوت بزرگ میان عرضه و تقاضا در بازار وجود دارد. و تقاضا زیاد بوده و احتمالا شاهد روند صعودی در بازار خواهیم بود. و یک موسسه اقدام به ورود پول بزرگی در بازار کرده و این ورود پول ادامه خواهد داشت.