در این مقاله به یکی از مهمترین استراتژی های مورد استفاده در فارکس و پرایس اکشن خواهیم پرداخت. این استراتژی را اسکالپ یا همان ” scalp ” می نامند. امری که برای تسلط بر آن باید دانش مربوطه را به درستی آموخت. در استراتژی اسکالپ معامله گران به سود کم در تعداد معاملات بالا تمرکز دارند.
اسکالپینگ هم یکی از درس های آموزش فارکس و هم درس 27 از آموزش پرایس اکشن به سبک ال بروکس است. دوره پرایس اکشن الهام گرفته از سبک البروکس توسط وبسایت ایتسکا به زبان فارسی و رایگان ایجاد شده است. ابتدا استراتژی اسکالپ را توضیح داده و در ادامه نحوه معاملات اسکالپینگ به سبک ال بروکس را برایتان آموزش می دهیم.
استراتژی اسکالپ چیست؟
استراتژی اسکالپ یکی از معروف ترین استراتژی های فارکس و سایر بازار های مالی است. در این استراتژی تریدر به صورت کوتاه مدت و در تایم فریم های کوچک تر (چند دقیقه) به معامله می پردازد. در این استرتژی معامله گر با دقت و تسلط کافی بازار را رصد کرده و زمانی که روند بازار را تشخیص داد برای چند دقیقه وارد بازار شده و به سود چند پیپی راضی می شود.
استراتژی اسکالپ برای افراد تازه کار و مبتدی توصیه نمی شود.
آموزش اسکالپ ترید
معاملات مبتنی بر استراتژی اسکالپ، روش هایی هستند که در آنها به سود مختصر و نوسانات ریز قیمتی برای سود استفاده می شود. قاعده اصلی معامله گرانی که از اسکالپ بهره می برند این است که برای خروج به یک خطوط قرمز سفت و سخت متعهد بمانند. آنها آنقدر محتاط هستند که هیچ گاه سودهای کوچک را با ریسک سودهای بزرگ به تهدید وا ندارند. معامله گران استفاده کننده از استراتژی اسکالپ را به همین نام و اسکالپر می نامیم.

آنها برای کسب سود مناسب از این استراتژی باید مجهز به ابزارهای مختلفی از قبیل دسترسی های مستقیم از طریق کارگزاری های مناسب این کار و لایو-فید ها شوند. اما تنها ابزار فنی و دیجیتالی راه گشای این تریدرها نخواهد بود. آنها باید ویژگی های استقامتی ویژه ای برای فعالیت های این حوزه از خود نشان دهند که در ادامه بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
بهترین استراتژی اسکالپ
بهترین استراژی اسکالپ به سرعت، دقت و مدیریت دقیق ریسک نیاز دارد. در زیر برخی از استراتژیهای محبوب معاملات اسکالپ آورده شده است:
- اسکالپ در نقاط شکست (Breakouts)
- استراتژی اسکالپ مومنتوم
- استراتژی اسکالپ میانگین متحرک
- استراتژی اسکالپ دیپ
- استراتژی اسکالپ تریدینگ رنج
اسکالپ در نقاط شکست (Breakouts)
استراتژی اسکالپ در نقاط شکست، بر کسب سودهای سریع از حرکت های قیمتی تمرکز دارد و زمانی رخ میدهد که یک دارایی از سطوح تکنیکال کلیدی بالاتر یا پایینتر می رود (سطوح مهم را به سمت بالا یا پایین می شکند). معامله گرانی که به دنبال الگوهای تثبیت قیمت مانند مثلث ها یا محدوده های قیمتی هستند، منتظر یک شکست معتبر همراه با افزایش حجم معاملات می مانند. ورود به معامله بلافاصله پس از تأیید شکست انجام می شود، حد ضرر نیز معمولاً زیر سطح شکست قرار داده می شود.
نحوه معامله استراتژی اسکالپ بریک اوت
- استفاده از نمودارهای ۱ تا ۵ دقیقه ای برای اجرای سریع معاملات
- شناسایی سطوح قوی حمایت/مقاومت
- انتظار برای تأیید شکست با حجم معاملات بالا
- تنظیم حد سود در نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ یا ۱:۲
- مدیریت ریسک (ریسک ۱ تا ۲ درصد در هر معامله)
- خروج سریع از معامله اگر شکست نامعتبر به نظر می رسد.
- معامله در ساعات از بازار که نقدشوندگی معاملات بالاست.
این استراتژی در بازارهای پر نوسان با سطوح تکنیکال واضح و نقدشوندگی کافی بهترین عملکرد را دارد.
استراتژی اسکالپ مومنتوم
استراتژی اسکالپ مومنتوم (Momentum Scalping) از حرکت های قوی قیمت در بازه های زمانی بسیار کوتاه، معمولاً با استفاده از نمودارهای ۱ تا ۵ دقیقهای استفاده می کند. معامله گران نماد هایی را که مومنتوم قابل توجهی از طریق شاخص های تکنیکال مانند RSI، MACD یا استوکاستیک نشان می دهند، شناسایی کرده و با تحلیل حجم معاملات، قدرت حرکت را تأیید میکنند.
نحوه معامله با استراتژی اسکالپ مومنتوم
- استفاده از شاخص های مومنتوم (RSI، MACD) برای تشخیص شرایط اشباع خرید/فروش
- تأیید روندها با تحلیل حجم معاملات
- ورود به معاملات در جهت مومنتوم
- جستجوی الگوهای کندل قوی (بدنه های بلند و سایه های کوتاه)
- تنظیم حد ضرر کوتاه(۵ تا ۱۵ پیپ) و کسب سود سریع (۱۰ تا ۲۵ پیپ)
- ورود به معامله زمانی که نقدشوندگی بالاست.
- تمرکز بر دارایی های با نقدشوندگی بالا
این استراتژی در بازارهای پر نوسان، روند مشخص صعودی و نزولی و حجم معاملات بالا بهترین عملکرد را دارد.
استراتژی اسکالپ میانگین متحرک
استراتژی اسکالپ میانگین متحرک، حرکت های کوتاه مدت قیمت را با میانگین های متحرک برای شناسایی فرصت های سریع معاملاتی ترکیب می کند. معامله گران معمولاً از دو میانگین متحرک؛ یکی سریع تر (۵ تا ۱۰ دوره) و یکی کندتر (۲۰ تا ۵۰ دوره) در نمودارهای ۱ تا ۵ دقیقه ای استفاده میکنند. این استراتژی بر استفاده از حرکت های کوچک قیمت هنگام تقاطع این میانگین های متحرک یا برگشت قیمت از آنها تمرکز دارد.
نحوه معامله با استراتژی میانگین متحرک
- ورود به پوزیشن Long هنگام برگشت صعودی قیمت از میانگین متحرک و پوزیشن Short هنگام برگشت نزولی قیمت از میانگین متحر
- استفاده از تقاطع میانگین های متحرک به عنوان تأیید اضافی
- معامله در جهت روند اصلی بازار
- تنظیم حد ضرر کوتاه (۵ تا ۱۰ پیپ) و کسب سود در سطوح از پیش تعیین شده (۱۰ تا ۲۰ پیپ)
- اجتناب از معامله در زمان اخبار مهم
- معامله در ساعاتی از بازار که نقدینگی بالاست
موفقیت در این استراتژی به توانایی خواندن حرکت قیمت در ترکیب با میانگین های متحرک بستگی دارد. این استراتژی معاملاتی در بازارهای روند دار با نوسان متوسط بهترین عملکرد را دارد.
استراتژی اسکالپ دیپ (اسکالپ اصلاحات قیمتی)
برای معامله با استراتژی اسکالپ دیپ، ابتدا یک روند صعودی قوی را در نمودار کوتاه مدت مانند نمودار ۱ دقیقه ای یا ۵ دقیقه ای شناسایی کنید. به دنبال اصلاحات یا عمق های موقت قیمت در روند صعودی کلی باشید. این عمق ها اغلب نقاط ورود برای خرید هستند، زیرا قیمت احتمالاً مومنتوم صعودی خود را از سر خواهد گرفت.
از شاخصهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) یا اسیلاتور استوکاستیک برای تأیید اشباع فروش بازار در طول دیپ استفاده کنید که نشان دهنده فرصت احتمالی خرید است. وقتی قیمت به سطح حمایت کلیدی یا ناحیه اصلاحی می رسد، پوزیشن خرید را باز کنید.
حد ضرر را نیز درست زیر آخرین کف قرار دهید تا از اصلاح عمیق تر محافظت کند. به محض اینکه قیمت از دیپ بازیابی شد، با هدف سود سریع از معامله خارج شوید. اسکالپرهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، برای سود بردن از این اصلاحات کوچک و موقت به اجرای سریع و مدیریت دقیق ریسک متکی هستند.
استراتژی اسکالپ تریدینگ رنج
استراتژی اسکالپ تریدینگ رنج استراتژی معاملاتی است که از نوسانات قیمتی بین سطوح حمایت و مقاومت مشخص در روند رنج بهره می برد. معاملهگران سهام یا دارایی هایی را که در یک محدوده مشخص حرکت میکنند شناسایی کرده و با اجرای معاملات سریع از نوسانات قابل پیش بینی قیمت سود میبرند.
این استراتژی در شرایط بازار با نوسان کم، زمانی که قیمت ها بین مرزهای مشخص در حال نوسان هستند، بهترین عملکرد را دارد. معامله گران معمولاً نزدیک سطح حمایت خرید میکنند و نزدیک مقاومت می فروشند. کلید موفقیت در شناسایی محدوده هایی با عرض کافی برای ایجاد سود قابل توجه و همزمان مدیریت ریسک با حد ضررهای نزدیک است.
اسکالپرهای موفق از چندین شاخص تکنیکال مانند باندهای بولینگر، RSI و اسیلاتورهای استوکاستیک برای تأیید نقاط ورود و خروج استراتژی اسکالپ تریدینگ رنج استفاده می کنند. آنها همچنین به الگوهای حجم برای تأیید حرکات قیمت توجه ویژه ای دارند. اندازه پوزیشن نیز در این استراتژی بسیار مهم است، زیرا معاملهگران برای سودآوری بیشتر نیاز به گرفتن پوزیشن های بزرگتر داشته و در عین حال باید مدیریت ریسک مناسب را داشته باشند.
مزایا و معایب اسکالپ تریدینگ
مزایا | معایب |
فرصتهای مکرر: بازارها همیشه در حال نوسان هستند و فرصت های معاملاتی متعددی را در طول روز فراهم میکنند. | استرس بالا: ماهیت سریع اسکالپینگ بسیار استرس زا بوده و از نظر ذهنی خسته کننده است. |
ریسک کمتر در هر معامله: پوزیشن ها برای مدت کوتاهی نگهداری می شوند. | زمان بر بودن: اسکالپینگ نیاز به نظارت مداوم بر نمودارها و اجرای سریع دارد. |
ضررهای کوچکتر: حد ضرر معمولاً محدود است و زیان احتمالی در هر معامله را محدود می کند. |
هزینه های تراکنش: معاملات مکرر منجر به هزینه های کمیسیون بالاتر شده و به طور قابل توجهی سود را کاهش می دهد. |
پتانسیل سود بالا: اگرچه سودهای معاملاتی کوچک هستند، اما کل سود کسب شده می تواند قابل توجه باشد. | وابستگی به تکنولوژی: اسکالپینگ نیاز به اتصال اینترنت سریع و قابل اعتماد و پلتفرم های معاملاتی سریع دارد. |
اسکالپرها می توانند هم در بازارهای روند دار و هم در بازارهای رنج سود کنند. | خطر معاملات بیش از حد: جستجوی مداوم فرصت ها می تواند منجر به معاملات بیش از حد و افزایش ضرر شود. |
ماهیت سریع اسکالپینگ می تواند به معامله گر در توسعه نظم و تصمیم گیری سریع کمک کند. | حساسیت به نویز: حرکات قیمت کوتاه مدت اغلب توسط نویز بازار به جای روندهای مهم هدایت می شوند که منجر به سیگنال های اشتباه می شود. |
نیاز به سرمایه کمتر: اسکالپرها می توانند با حساب های کوچکتر شروع کرده و همچنان به نتایج خوبی داشته باشند. | نیاز به تصمیمگیری سریع میتواند منجر به معاملات احساسی و انحراف از استراتژی های برنامه ریزی شده شود. |
آموزش اسکالپینگ در پرایس اکشن به سبک ال بروکس
اگر در یک معامله اگر نسبت بازدهی به ریسک از 2 کمتر باشد ، آن معامله را اسکالپ در نظر می گیریم. در اسکالپینگ دنبال یک گام سریع در بازار هستیم. مثلا در نمودار یک اسپایک سریع و به دنبال آن یک پولبک داریم.
با اینکه معاملات اسکالپینگ ظاهر ساده ای دارد ، ولی سودآوری در این نوع استراتژی مشکل است. و مبتدی ها نباید اسکالپینگ کنند.
برای مثال اگر معامله ای باز کرده اید که حد ضررتان 20 تیک پایین تر قرار دارد ، پس ریسک شما نیز 20 تیک می باشد. اگر بازدهی کمتر از 40 تیک باشد، معامله شما اسکالپینگ می باشد. ولی اگر بیشتر از 40 تیک باشد ، سوئینگ محسوب می شود.
اسکالپر ها به دنبال حرکت سریع در بازار هستند. پس برای اسکالپینگ باید نمودار با پولبک های کوچک و یا بدون پولبک باشد. برای مثال اسکالپر در شکل زیر با مشاهده الگوی برگشت روند ماژور وارد شده و حد ضرر خود را در سقف کندل قله قبلی قرار داده و کمتر از دو برابر حد ضرر برای خود حد سود مشخص می کند.

اسکالپینگ در کانال
افراد حرفه ای جهت کسب سود در بازار های مالی بهتر است ، در جهت روند اسکالپینگ کنند. برای مثال زمانی که یک کانال با شیب کم ولی عریض داشته باشیم ، حرفه ای ها می توانند در داخل کانال معامله دو طرفه داشته باشند.
افراد مبتدی نباید در جهت مخالف یک روند ضعیف اسکالپینگ داشته باشند. پس زمانی که یک کانال صعودی با شیب کم داشته باشیم افراد مبتدی فقط باید در کف بخرند و حق انجام معامله دوطرفه و فروش ندارند.
برای مثال در شکل زیر یک روند نزولی می بینید. زمانی که روند بازار نزولی قوی باشد ، نباید اسکالپ کرد. روند ها همیشه تمایل به برگشت دارند. ولی می توان گفت تمامی تلاش ها برای برگشت بی نتیجه می مانند. در شکل زیر کندل هایی که تلاش کرده اند تا روند بازار را از نزولی به صعودی تغییر دهند ، مشاهده می کنید.

تمامی تلاش ها برای برگشت روند به پرچم در همان روند تبدیل خواهد شد.
اگر به شکل بالا دقت کنید چون کانال نزولی بسیار باریک است ، اسکالپ کردن در این کانال نزولی سود چندانی نخواهد داشت. زیرا فاصله بین نقاط ورودی تا لبه های کانال بسیار کم می باشد.
در مواردی که یک روند نزولی می بینید فقط باید با فروش کردن سود کنید. مانند شکل زیر که همان شکل بالا می باشد. در شکل زیر می توانید با فروش در نقاط آبی رنگ سود خوبی کسب کنید.

یعنی هر چه قیمت ها بالا رفته و به زیر میانگین متحرک نزدیک می شوند ، باید در زیر کندل های نزولی بفروشید. پس اگر در نقاط قرمز رنگ خرید می زدید سود نمی کردید و یا سودتان بسیار ناچیز بود. ولی با فروش در این نمودار می توان سود خوبی کسب کرد.
پس یادتان باشد در نمودار هایی مانند شکل بالا همیشه در جهت روند معامله کنید. افراد مبتید همیشه در خلاف جهت روند اسکالپ کرده و همیشه ضرر می کنند. آنها تصور می کنند روند مدت زمان زیادی ادامه پیدا کرده و در حال برگشت می باشد.
مبتدی ها از ضرر کردن می ترسند و در معادله تریدر که خود شامل سه متغیر ریسک ، احتمال و بازدهی است ، فقط ریسک را در نظر گرفته و همیشه ضرر می کنند. زیرا در معاملاتی که احتمال موفقیت کم است با ریسک ناچیز وارد شده و ضرر می کنند. حتی اگر میزان ضرر یک تریدر کم باشد با ضرر های زیاد متوالی کم کم سرمایه فرد نابود خواهد شد.
همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که در معاملات اسکالپینگ باید احتمال موفقیت در معامله بالا باشد. یعنی بازدهی به اندازه ریسک و یا کمتر از دو برابر آن ولی احتمال بالایی در موفقیت معامله مشاهده کنیم.
آیا اسکالپینگ سودده است؟
همیشه این سوال برای تریدر ها وجود دارد”
“آیا معاملات اسکالپینگ می تواند سودآور باشد؟”
بله.
موسساتی که معاملات با فرکانس بالایی انجام می دهند و سودآور هستند ، اسکالپ می کنند.
ساده ترین روش برای سودآوری از طریق اسکالپ کردن این است که بهترین معاملات را انتخاب کنید و در سفارش خود از حجم بالا استفاده کنید.
موسسات اسکالپر هستند. آنها سیگنال های مورد نظرشان را از طریق سیستم های کامپیوتری به دست می آورند و در یک روز هزاران معامله انجام داده و در معاملات خود سود های کمی به دست می آورند. ولی چون تعداد معاملات آنها بالاست ، سود کلی بسیار بالا خواهد بود.
احتمال موفقیت در معامله ترید های موسسات حدود 55 درصد بوده و میزان ریسک و بازدهی نیز احتمالا برابر است. ولی روزانه هزاران معامله برای انسان های عادی تقریبا غیر ممکن است.
از طرف دیگر میزان کمیسیون پرداختی موسسات در حداقل مقدار ممکن قرار دارد. در حالیکه کمیسیون برای بسیاری از تریدر ها امری اجتناب ناپذیر است.
ریسک در معاملات اسکالپینگ
برای بررسی ریسک ابتدا این تعاریف ساده را در نظر داشته باشید:
ریسک اولیه : فاصله نقطه ورود تا حد ضرر ریسک اولیه نامیده می شود.
ریسک حقیقی : فاصله ای است که از جایگاه فعلی قیمت با حد ضرر داریم.
زمانی بازار در جهتی که شما انتظار دارید پیش می رود ، در واقع از ریسک اولیه و حد ضرر خود فاصله می گیرید. از طرف دیگر زمانی که در یک نقطه فروخته اید و حد ضرر خود را نیز چند تیک بالاتر قرار داده اید ، در این حالت اگر بازار بر خلاف انتظار شما حرکت کرده و برگردد در این حالت برای اینکه حد ضررتان فعال نشود می توانید میزان ریسک را بالاتر ببرید.
این در حالتی است که اطمینان دارید با اینکه بازار برگشته ولی نزولی خواهد شد. و گرنه همیشه به حد ضرر و سود خود پایبند بمانید. برای تعیین حد سود خود می توانید از ریسک حقیقی نیز استفاده کنید. در این موادرد استفاده از تریلینگ استاپ در متاتریدر توصیه می شود.
تبدیل معامله سوئینگ به اسکالپ
احتمال موفقیت در معامله اکثر معاملات سوئینگ پایین است. اما اگر بازار در جهت معامله شما پیش رفته و ریسک حقیقی هم کم باشد ، می توانید بخشی از معامله سوئینگ خود را اسکلپ کرده و زودتر از معامله خارج شوید. طبیعی است که با اسکالپ کردن بازدهی کمتر خواهد بود و با اسکلپینگ باید به سود های کوچک راضی بود.
زیرا در اسکلپ بازدهی و ریسک برابر هستند و یا بازدهی کمی بیشتر از ریسک می باشد.
نحوه محاسبه ریسک حقیقی
ابتدا تعداد گام هایی (تیک ها) که بازار در جهت مخالف حرکت کرده است را بشمارید. پس زمانی که بازار در جهت مورد نظر شما حرکت کند می توانید یک تیک بالاتر از حد ضرر قبلی را به عنوان ریسک حقیقی در نظر بگیرید.
با بالا آوردن حد ضرر خود می توانید بخشی از معامله خود را سوئینگ کنید. و معامله مثبت و سودآوری داشته باشید.
برای مثال در شکل زیر شاهد الگوی برگشت روند ماژور در کف هستیم. معامله گران سوئینگ حد ضرر خود را در قسمت مشخص شده در کف کندل سیگنال در دومین کف قرار داده و وارد می شوند.
حال می توانند زمانی که معامله به خط آبی رنگ در شکل رسی حد ریک حقیقی خود را در پایین کندل مشخص شده قرار داده و چند تیک سود داشته باشند.

ویدئو این آموزش :
اندیکاتور های معاملات اسکالپینگ
خب ، برای استفاده از این استراتژی سه تا اندیکاتور نیاز دارید.
- RSI
- 3Smoothed Moving Average
- Williams Fractal



هر سه اندیکاتور رو روی اکانت تریدینگ ویو خود بیارید. تنظیماتش رو هم به شکلی که اعلام میکنیم تغییر بدید
تنظیمات مووینگ اوریج در Scalp
من شخصا ضخامت خطوط رو هم تغییر میدم اما این بستگی به خودتون داره

تنظیمات ویلیام فرکتال

تنظیمات اسکالپ با rsi
فقط برای آر اس آی ، همین دو تا تیک رو نیاز داریم که بزنید. بقیه غیر فعال شود

حالا در این مرحله، قانون های این استراتژی رو بهتون میگم :
دو حالت داریم که میشه از این استراتژی استفاده کرد، یا روند صعودی باشد ، یا نزولی.
اگر روند صعودی بود:
- تمام خط های مووینگ اورج صعودی باشند.
- قیمت باید بالای هر سه خط باشد.
- ار اس ای بالای پنجاه باشد.
- اولین نقطه سبز را که دیدید خرید انجام بدید. با هدف 10 پیپ!
اگر روند نزولی بود، از این روش استفاده کنید:
- تمام مووینگ اوریج ها نزولی باشد.
- قیمت باید پایین هر سه خط باشد
- ار اس ای زیر پنجاه باشد
- اولین نقطه قرمز فروش انجام بدید، با هدف 10 پیپ!
موفقیت در اسکالپینگ
انتخاب جفت ارزهای رایج
از رایج ترین جفت ارزها که بالاترین نقدینگی بازار به سمت آنها روانه می شود استفاده کنید و از سایر ارزهایی که کمتر شناخته شده اند دوری کنید. یکی از فاکتورهای مهم اثرگذار در این زمینه هم بحث نقدشوندگی آن ارزهاست. چون سرعت از مهمترین ویژگی های اسکالپ است، باید تا آنجا که ممکن است به سراغ جفت ارزهایی حرکت کنیم که امکان نقدشوندگی بالاتری داشته باشند. اغلب جفت ارزهای رایج این دو عامل نقدینگی بالا و نقدشوندگی را با هم دارند.
پرهیز از معامله در شرایط خاص
فرآیند و پروسه معاملاتی در استراتژی اسکالپ ذاتا دشوار است و نیاز به تمرکز بالا دارد. اگر هر عاملی در زندگی شخصی و کاری شما، تمرکز را از شما گرفته است و نمی توانید به خوبی تفکر کنید، مطلقا سراغ اسکالپ نروید و شانس خود را آزمایش نکنید چون احتمال زیان برای شما بسیار بالاست.
یکی از رایج ترین شرایط پیش آمده برای معامله گران این است که چند شکست پشت سر هم می تواند تریدر را بسیار از لحاظ روانی به هم ریخته و تمرکز را از او بگیرد. بنابراین تلاش نکنید که با استفاده از اسکالپ این زیان ها را جبران کنید. یا حداقل پس از طی دوره زمانی آرامش بخش، این روند را شروع کنید.
مدیریت سرمایه
تا چه میزان از قواعد مدیریت سرمایه آشنایی دارید؟ باید در این زمینه آموزش های لازم را دیده باشید. اصلا ورود به بازار سرمایه این را می طلبد و فارکس به دلیل ذات پر ریسک آن بیشتر در این زمینه حساسیت دارد. حال فرض کنید قرار باشد با استفاده از استراتژی اسکالپ، در طول روز بارها سرمایه خود را به چالش بکشید و عملکرد خود را بسنجید.
این یک فرآیند دشوار مدیریت سرمایه است که نیازمند آشنایی کامل است. بهتر است کل روند اسکالپ را برای خود مشخص کنید و روش خود را مرور کنید. آمادگی ذهنی بهترین کمک را به شما خواهد کرد.
عملیاتی کردن سفارش ها
آنچه میان عموم وجود دارد این است که اسکالپ برای تازه کاران مناسب نیست و آنها در عملیاتی سازی اردرها و سفارش ها دشواری بالایی را متحمل می شوند. به دلیل حاشیه سود پایین باید این سفارشات را به موقع و بسیار دقیق عملیاتی کنید و از ابزارهای کمکی در این زمینه استفاده کنید.
کمیسیون
تعدد معاملات به حای حجم های بالا سبب افزایش هزینه های کمیسیون می شود. سعی کنید بهترین کارگزار را در این زمینه انتخاب کنید که کمترین کمیسیون را از شما طلب کند.
تعادل میان نقدینگی و حجم معامله
این یک ترازو است که کفه های آن تنها در صورت کسب تجربه و البته داشتن دانش کافی به تعادل می رسند. اینکه چه میزان از سرمایه را در اسکالپ به کار بگیریم و چه میزان را در نگرش بلند مدت، کاملا به عملکرد شما در این استراتژی برمی گردد.
نظم
باید برای قدم به قدم اجرای استراتژی اسکالپ برنامه داشته و منظم باشید. پوزیشن ها و اردرهای هر روز را همان روز اجرایی کنید و نتایج را بسنجید و برای روز بعد اصلاحات لازم را انجام بدهید.
کلام آخر
اسکالپ تریدینگ یکی از انواع استراتژی های معاملاتی است که در آن تریدر به تعداد معاملات بالا، با حجم بالا ولی در تایم فریم های کوتاه (چند دقیقه تا چند ثانیه) بسنده می کند. این نوع استراتژی برای تریدر های مبتدی توصیه نشده و طرفداران آن معامله گران حرفه ای و با تجربه هستند.
استراتژی اسکالپ خود چندین استراتژی پرطرفدار مانند اسکالپ در نقاط شکست (Breakouts)، اسکالپ مومنتوم، اسکالپ میانگین متحرک، استراتژی اسکالپ دیپ و استراتژی اسکالپ تریدینگ رنج دارد.
نظرات و بررسی های کاربران
مقاله نوشته در روند نزولی اولین نقطه قرمز
ویدیو گفته در روند نزولی اولین نقطه سبز
سلام داخل ویدیو گفته شد که در روند نزولی اولین سبز اندیکاتو ویلیلام فرکتال را که دیدیدم فروش می زنیم در صورتی که تو مقاله قسمت قوانین استراتژی نوشته شد که در روند نزولی با دیدین اولین قرمز فروش می زنیم
مقاله ایراد داره یا ویدیو؟
سلام ، در این مقاله اسکلپ کردن با روش ها و سبک های مختلف آموزش داده شده. در مقاله بیشتر به آموزش اسکلپ به سبک البروکس پرداختیم و در ویدئو نحوه معامله با اندیکاتور.
و اینکه شما کدوم رو انتخاب کنید به خودتون و استراتژی که انتخاب کردین بستگی داره
البته من این شیوه را می پسندم. استاد پشوتن هم کار با مووینگ ها و فرکتال را قبول دارد
سلام. مقدار مناسب استاپ چقدر باشد